به گزارش سرمایه نگر، برای تشریح وضعیت بازار ارز ایران مثالی را به کار میبرم تا روشن کند چه اتفاقی در این بازار در حال رخ دادن است. فرض کنید ما قصد داریم شربتی را درست کنیم و مقدار مشخصی شکر و آب در اختیار داریم، در این فضا آشپز مشغول آماده کردن شربت میشود و دیگ بزرگی را مهیا می کند و شکر و را در آن می ریزد و شعله آتش را روشن میکند. حالا شیر آب را باز میکند و داخل دیگ میگیرد اما ماجرا اینجاست که دیگر شیر آب را نمیبندد و حجم آب لحظه به لحظه در این دیگ افزایش مییابد؛ این آب در حقیقت همان نقدینگی ریالی است که مکرر به اقتصاد ایران پمپاژ میشود.
دستاندرکاران وقتی میبینند شربت بیمزهای آماده شده است، بخشی از این شربت را به صورت مجزا برای مهمانان ویژه به اسم ارز ۴۲۰۰ تومانی و بخشی را به اسم ارز نیمایی و غیره بر میدارند اما؛ در نهایت دیگ پر از آب شده و شربت دیگر مزهای برای همه ندارد. در حقیقت اولین اقدام برای اصلاح این ساختار، بستن شیر آب یا توقف پمپاژ نقدینگی به اقتصاد است.
در این شرایط حتی وقتی سرآشپز دیگری مسئول ادامه کار شود نیز بحران حل نخواهد شد. او هر برنامهای برای غلیظ شدن شربت به کار میگیرد بیفایده است چرا که همچنان شیر آب باز است و کسی تذکر نمیدهد که باید مسیر این آب ورودی به دیگ متوقف شود.
خلق پول در اقتصاد به همین معناست و برای حل بحران باید ابتدا مسیر پمپاژ نقدینگی را متوقف کرد و از سوی دیگر شربتهای فریز شده یا همان ارز ۴۲۰۰ تومانی و ارز نیمایی و ارزهای دیگر را به بازار اضافه کرد تا یکسان سازی نرخها در بازار اتفاق بیفتد.
این اقدام به معنای حذف رانتهای غیر هدفمند در اقتصاد است، در این مسیر لازم است تیم مذاکره کننده برای آزادسازی ارز های بلوکه شده ایران در سراسر جهان وارد عمل شود و از همه این کارها، ضروریتر و آسانتر است. البته پیشگیری از نوسانات و تلاطمات در بازار ارز نیز باید در دستور کار قرار گیرد.
علی اصغر سمیعی – رییس اسبق کانون صرافان
ثبت دیدگاه